“
نتیجه گیری فصل دوم
احترام به حقوق دفاع به طور کلی یک دستاورد حقوق طبیعی است و اصلی اساسی در حوزه ی حقوق قضایی تلقی می شود تناظر نیز یک تضمین اساسی برای حمایت از حقوق دفاع طرفین دعواست . در واقع اصل تناظر به طور مسلم یک اصل راهبردی آیین دادرسی است که منشا آن در لزوم احترام به حقوق دفاع قرار دارد . اصل تناظر در بطن مجموعه قواعدی قرار دارد که مقصود از آن ها تضمین آزادی هریک از متداعیین در چار چوب رعایت برابری بین اصحاب دعواست . هریک از اصحاب دعوا که در فر آیند دادرسی علیه او ادعایی به وسیله طرف مقابل مطرح شود ؛ اعم از اینکه خواهان باشد یا خوانده ، حق دارد از آن اطلاع یابد و در مورد آن استماع گردد. اجرای صحیح عدالت ، تضمین برابری موقعیت اصحاب دعوا ، حفظ حقوق دفاع طرفین ، مساعدت به قاضی در کشف حقیقت و حمایت از او در برابر اشتباهات قضایی را می توان مهمترین اهداف و کارکردهای اصل تناظر دانست ، برای دستیابی به همین اهداف است که به موجب اصل تناظر ، تکالیف خاصی بر عهده هریک از طرفین دعوا و قاضی قرار میگیرد. برابری اصحاب دعوا نخستین مبنای حقوقی اصل تناظر را تشکیل میدهد . باید به هر طرف امکان معقولی برای طرح ادعای خویش داده شود ، به نحوی که یکی از طرفین در مقایسه با طرف دیگر در موقعیتی نا مساعد قرار نگیرد . قاضی بدون آنکه طرفین به طور مساوی استماع شده باشند ، نمی تواند اتخاذ تصمیم نماید زیرا با استماع هر دو طرف دعواست که او دیدی جامع ودقیق از فرایند دادرسی و عناصر آن به دست خواهد آورد . اگر قاضی مجاز به اتخاذ تصمیم بر مبنای ادعاها و ادله ی یکی از طرفین باشد ، بیم آن می رود که تصمیم او عادلانه نباشد . تناظر مقتضی آن است که طرفین در رابطه مستقیم با یکدیگر و همچنین در مقابل قاضی ، در شرایط مساوی قرار گیرد . هریک از طرفین در چارچوب دادرسی ، از حقوق یکسانی برخوردارند. بنابرین ، برابری طرفین دعوا مهمترین مبنای اصل تناظر است . لزوم بی طرفی دادرس نیز یکی از مبانی اصل تناظر به شمار می رود ، قاضی در رسیدگی به دعاوی ملزم به رعایت بی طرفی است ومنظور از بی طرفی عدم انجام اعمالی است که در اثر ان احتمال پیروزی یکی از طرفین دعوا بیش از طرف دیگر گردد.در تمام مواردی که قاضی به یکی از طرفین حق دفاع میدهد اما این حق را برای طرف دیگر انکار میکند بی طرفی او مخدوش گردیده ودیگر میزان عدالت برای هر دو طرف دعوا متعادل نیست،اصل تناظر طرفین را در برابر خطر جانبداری قاضی محافظت می کند.در مواردی نیز اصل تناظر
-
- ۱ – متین دفتری،احمد،آیین دادرسی مدنی و بازرگانی،جلد۱ص ۴۰۲،مجمع علمی و فرهنگی مجد،تهران،۱۳۷۸ ↑
-
- ۲ – شمس،عبدالله،آیین دادرسی مدنی،دوره بنیادین ،جلد۲،نشرمیزان،۱۳۸۱ ↑
-
- ۳ – شمس، عبدالله ،اصل تناظر ، مجله ی تحقیقات حقوقی ، دانشگاه شهید بهشتی ، تهران ،شماره ۳۵-۳۶ ↑
-
- ۱ – دهخدا،علی اکبر،لغتنامه دهخدا،جلد۵،مؤسسه انتشارات امیر کبیر،تهران۱۳۷۷ ↑
-
- ۲ — معین،محمد،فرهنگ معین،جلد۱،مؤسسه انتشارت امیر کبیر ، تهران،۱۳۷۱ ↑
-
- ۳ – شمس،عبدالله،اصل تناظر،مجله تحقیقات حقوقی ،دانشگاه شهید بهشتی،تهران،شماره ۳۵-۳۶ ↑
-
- ۱ – عبادی،شیرین،اصل بی طرفی قاضی در رسیدگی به امور حقوقی برای کشف واقع،مجله حقوق وزارت دادگستری ،دوره جدید۹۵-۸۲ ↑
-
۱ – واحدی،قدرت اله،آیین دادرسی مدنی،نشرمیزان،تهران،۱۳۷۸۲- العاملی،حر،وسایل الشیعه،جلد۲۷،مؤسسه ال البیت،قم،۱۴۱۲قمری
۳- ابن ابی الحدید،شرح نهج البلاغه،دارالجیل،بیروت،۱۹۸۷ ↑
-
- ۱ – محمدی ری شهری،محمد،میزان الحکمه،دارالحدیث،قم،۱۳۸۱۲- محقق داماد،سید مصطفی،قواعد فقه۳ بخش قضایی،مرکز نشر علوم اسلامی،تهران ،۳۸۱۱ ↑
-
- ۱ – صانعی ، دکتر پرویز ،ترجمه ماتیکان هزار دادستان، مجله حقوق مردم ، شماره ۲۶،ص ۴۱ ↑
-
- ۱ – ومرد و زن دزد را به سزای آنچه کرد ه اند ،دستشان را به عنوان کیفری ازجانب خدا ببرید و خداوند توانا و حکیم است ↑
-
- ۲ – به هر زن زنا کار و مرد زنا کار ی صد تازیانه بزنید. ↑
-
- – واگر داوری می کنی ، پس به عدالت در میانشان حکم کن ↑
-
- – پس میان آن ها بر وفق آنچه خدا نازل کرده حکم کن ↑
-
- – حرعاملی،وسایل الشیعه،جلد۱۸،روایات باب ۱از باب کیفیه الحکم و احکام الدعوی ↑
-
- ۱ – وچون میان مردم داوری می کنید ، به عدالت داوری کنید.درحقیقت نیکو چیزی است که خدا شمارا به آن پند میدهد خدا شنوای بیناست. ↑
-
- ۲ – و اگر داوری می کنی ،پس به عدالت در میانشان حکم کن که خداوند دادگران را دوست دارد ↑
-
- ۳ – در حقیقت ، خدا به دادگری ونیکو کاری فرمان میدهد. ↑
-
- ۱-به این اصطلاح در حقوق ما “ترافع””تناظر”و ظاهراً “ترافعی بودن”نیز گفته اند (به ترتیب ر-ک :متین دفتری ،۱۳۷۸،ص۴۰۲,ش۱۶۹-شمس،۱۳۸۱،ص۱۳۱،ش۲۳۷پاورقی شماره۲و۳) ↑
-
- ۱ -“مدعی باید ادعای خود را اثبات نماید و مدعی علیه اعتراض میکند باید اعتراض خود را مدلل دارد هیچ محکمه در صدد تحصیل دلیل نباید برآید.مدرک حکم فقط دلایل اصحاب دعوی خواهد بود” . ↑
-
- ۱ – جعفری لنگرودی،دکتر محمد جعفر ،ترمینولوژی حقوق ،جلد ۲،ص۱۱۵ ↑
-
- ۱ – preuve ↑
-
- ۲ – دهخدا ،علی اکبر ،لغت نامه، انتشارات دانشگاه تهران،۱۳۷۲،جلد۷،ص۹۷۳۵و۹۷۳۶ ↑
-
- ۱ – عدالت آیینی ، در فلسفه ی دادرسی به عدالتی میگویند که به شکل و شیوه ی دادرسی می پردازد و درصدد است قواعد منصفانه و عادلانه ای را برای آیین دادرسی طراحی کند. ↑
-
- ۱ -انصاری ،مرتضی ،مکاسب،جزء دوم ،مؤسسه نشر اسلامی ↑
-
- ۲ – ای کسانی که ایمان آوردیداز بسیاری از گمانها بپرهیزیدکه پار ه ای از گمانها گناه است و جاسوسی مکنید ↑
-
- ۱ –» اصل برائت است، بنابرین اگر کسی مدعی حق یا دینی بر دیگری باشد آن را اثبات کند ، در غیر این صورت با سوگند خوانده حکم برائت صادر خواهد شد .» ↑
-
- ۱ -«… مدعی میتواند [در مواردی که دعوا مستند به هیچ دلیلی نیست] حکم به دغوای خود را که مورد انکار مدعی علیه است منوط به قسم او نماید.» ↑
“