“
در سال ۱۳۸۵ باهدف شفافسازی فرمهایی تهیه گردید و بر اساس آن لایحه بودجه تقدیم مجلس شورای اسلامی گردید ولیکن اقدامات صورت گرفته در این مرحله بنا به دلایل ذیل با عدم موفقیت همراه گردید:
-
- جمع آوری اطلاعات بدون آموزش قبلی مدیران و کارشناسان.
-
- عدم اتصال برنامه های خواستهشده از دستگاهها به برنامه پنجساله توسعه کشور.
-
- یکشکل نبودن برنامه ها، بهطوریکه برخی برنامه ها به فعالیتهای دستگاهها، برخی به خروجی فعالیتها و برخی دیگر به پیامدهای ناشی از خروجی اشاره داشتند.
-
- عدم بهرهگیری از شاخصهای مناسب بهنحویکه بخش عمدهای از فعالیتها با شاخص نفر ساعت تعریف شدند.
-
- عدم ارتباط اهداف کمی با برنامه های بلندمدت دستگاهها.
-
- هزینه هر واحد فعالیت بر اساس بودجه افزایشی تعیین گردید و روش صحیح هزینهیابی موردتوجه قرار نگرفت.
-
- از نظامهای جمع آوری و تجزیهو تحلیل آمار و اطلاعات عملکردی دستگاهها استفاده نگردید.
-
- در گام دوم برای افزایش کارایی که هزینهیابی خرجی برنامه ها بوده و همچنین گام سوم که اثربخشی را از طریق تعامل بین مراحل برنامهریزی، هزینهیابی و مدیریت عملکرد موردتوجه است تاکنون توسط سازمان اقدام اساسی صورت نگرفته است (حسنآبادی، نجار صراف،۲۹۱:۱۳۸۶)
۲-۱۸ تاریخچه بودجهریزی بر مبنای عملکرد:
بودجهریزی بر مبنای عملکرد برای اولین بار بهطورجدی در پی اصلاحات در دهه ۱۹۵۰ در امریکا مورداستفاده قرار گرفت (کردبچه،۱۳۹۲). هدف از این اصلاحات ایجاد اطلاعات عملکردی برای نظام بودجهریزی بود (حسنآبادی و صراف، ۱۳۸۶)؛ و تلاشهایی که در این زمینه صورت گرفته به طور عمده در جهت توسعه اطلاعات عملکرد برای بودجه و تغییر فرایند بودجهریزی در امریکا از تکیه بر داده ها به محصولات تولیدشده است (کردبچه،۱۳۹۲). این رویکرد برای اولین بار از سوی کمیسیون هوور که در ترکیب دولت قرار داشت، در سال ۱۹۴۹ ترویج شد و اجرای گسترده آن موردتوجه قرار گرفت (حسنآبادی و صراف،۱۳۸۶). در قانون روشهای بودجه و حسابداری مصوب سال ۱۹۵۰ از دستگاههای اجرایی خواستهشده بود درخواستهای بودجه خود را همراه با اطلاعات عملکرد و هزینه برنامه ها ارسال کنند. بودجه سال مالی ۱۹۵۰-۱۹۵۱ کشور امریکا بر همین اساس بود. در سالهای اولیه، بودجه بر مبنای عملکرد تغییری اساسی در تصمیمگیری مالی تلقی نمیشد؛ و از آن به عنوان پیوست یا الحاقی یا سند اصلی بودجه که برای برخی عملیات مبتنی بر خدمات مناسب بود استفاده میگردید. اصلاحات مذبور به دلیل اشکالات نظام حسابداری مناسب برای تشخیص هزینه کامل عملیات دولت و نبود شاخصهای مناسب عملکرد و به خصوص به دلیل عدم تمایل تصمیم گیران به استفاده از اطلاعات عملکرد توفیقی نداشت و متوقف شد. در سال ۱۹۷۱ دفتر بودجه امریکا دستور توقف اجرای نظام PPB[54] را صادر کرد. طبق گزارش دفتر بودجه امریکا عدم درک صحیح مسئولان اجرایی نظام PPB و عدم تعهد آن ها نسبت به اجرای آن، همراه با مشکلات بوروکراسی، مهمترین عوامل عدم اجرای این نظام در امریکا بوده است. اگرچه نظام PPB در امریکا با موفقیت روبهرو نشد، ویژگیهای آن تأثیرات ماندگاری در کشورهای صنعتی و در حال توسعه داشت. «بودجهبندی محصول، بودجهبندی عملیاتی جدید و بر مبنای عملکرد و تحلیل هزینه فایده» بعضی از نمونه های متعددی است که منشأ آن ها نظام PPB بوده است.
در کشور امریکا بعد از نظام PPB نوآوریهایی در زمینه ی بودجهریزی شد؛ مانند «مدیریت بر مبنای عملکرد» و «بودجهریزی بر مبنای صفر». هر دو نظام مذبور اثرهای محدودی داشتند و فقط در سطح بعضی از دستگاههای اجرایی مورداستفاده قرار گرفتند و در کنگره مطرح نشدند. از طرف دیگر در سال ۱۹۹۴ با تصویب قانون «مسئولیت مالی» در نیوزیلند اصلاحات وسیعی در بودجهریزی این کشور آغاز شد بهسرعت کشورهای انگلیس و استرالیا از آن تبعیت کردند. موضوع اصلی این اصلاحات که تحت عنوان کلی مدیریت جدید بخش عمومی مطرح گردید، تأکید بر ستانده، نتایج و بودجهریزی بر مبنای عملکرد و به خصوص استفاده از اطلاعات عملکرد در بودجه بود. موارد مذبور با سایر اصلاحات مدیریت مخارج عمومی مانند انعطافپذیری بیشتر دستگاههای اجرایی، واگذاری وظایف از طریق انعقاد قرارداد و حرکت از حسابداری نقدی به تعهدی همراه گردید. برخلاف بودجهریزی اولیه عملیاتی حرکت به سوی بودجهریزی بر مبنای عملکرد با موفقیت همراه گردید. بهطوریکه گزارش سال ۲۰۰۱ سازمان همکاریها و توسعه اقتصادی نشان میدهد که ۷۰ درصد کشورهای عضو، از این نظام بودجهریزی استفاده میکنند (کردبچه،۱۳۹۲).
۲-۱۹ تجربه برخی کشورها در سیستم بودجهریزی بر مبنای عملکرد.
۲-۱۹-۱ تجربه سوئد:
در سوئد با توجه به چارچوب بودجه سالانه، شاخصهای عملکرد در بخش اداری تعریف شد. بودجه ابزاری برای تخصیص منابع و ارزیابی عملکرد است. کاهش هزینه های اداری سالانه ۲ درصد اجباری شده است. دستگاههای اجرایی طی یک دوره سهساله باید حداقل ۵ درصد صرفهجویی کنند. طی دو سال اول از دوره ۳ ساله بخشها یاد بودجه خود را اظهار کنند و هر بخش گزارش سالانهای از هزینه ها، عملکردها، تغییرات اثربخشی و نتایج عملکرد سالهای قبل را منتشر کند. بعد از هر دوره چارچوب بودجه سهساله دیگری تنظیم میشود. روند نزولی بهرهوری باعث دولت سوئد مطالعاتی برای بهبود بهرهوری انجام دهد. مطالعات اخیر نشان میدهد وقتیکه منابع خیلی زیاد است اثربخشی کاهش مییابد و وقتیکه منابع کاهش مییابد اثربخشی نیز افزایش مییابد. این پدیده حاکی از آن است که حفظ سطح معینی از ستاده ها باوجود کاهش منابع آسانتر از آن است که منابع و ستاده ها به یکمیزان افزایش یابد (عباسی،۲۸۱:۱۳۹۲).
۲-۱۹-۲ تجربه امریکا:
“